تبیان، دستیار زندگی

بشارت ادیان گذشته به آمدن پیامبر بعدی

از آثـار و تـواریـخ مـسلم اسلامى كاملا استفاده مى شود كه سران سیاسى و روحانى جهان مسیحیت در روزهاى بعثت پیامبر اسلام صلى اللّه علیه و آله و سلم همگى درانتظار پیامبر موعود انجیل بودند , از این جهت هنگامى كه سفیر پیامبر نامه او را به زمامدار حبشه داد , پس از خواندن نـامـه رو بـه سفیر كرد و گفت : من گواهى مى دهم كه او همان پیامبرى است كه اهل كتاب در انتظارش هستند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
بشارت ادیان گذشته به آمدن پیامبر بعدی
در انجیل یوحنا بشاراتی در بابهاى 14 و 15 و 16 وارد شده است و حضرت مسیح به نقل انجیل یوحنا از آمدن شخصى پس از خود به نام فارقلیط خبر داده است و قراین زیـادى گـواهـى مـى دهـد كـه مقصود از آن پیامبر اسلام مى باشد و ما براى روشن شدن مطلب مـتـون آیـات را بـا تـعـیـیـن بـاب و شماره از انجیل یاد شده نقل می نماییم , اینك متون عـبـارات انجیل : اگر شما مرا دوست دارید , احكام مرا نگاه دارید.
و من از پدر خواهم خواست تافارقلیط دیگرى به شما بدهد , تا ابد با شما خواهد ماند . «این عبارت دلالت بر خاتمیت فارقلیط می كند»
او روح حق و راستى است كه جهان نمى تواند او را قبول كند : زیرا كه او را نمى بیند و نمى شناسد , اما شما را مى شناسد , زیرا كه نزد شما مى ماند و در شما خواهد بود . مـن ایـن سخنها را به شما گفته ام وقتى كه با شما بودم , لكن آن فارقلیط كه پدر او را به اسـم مـن خـواهد فرستاد , شما را هر چیز خواهد آموخت و هر چیز من به شما گفته ام به یاد شما خواهد آورد .  حالا قبل از وقوع به شما خبر دادم تا وقتى كه واقع گردد ایمان آورید .  چـون آن فـارقـلیط كه من از جانب پدر به شما خواهم فرستاد , روح راستى كه از طرف پدر مى آید او درباره من شهادت خواهد داد .  راسـت مـى گـویـم كـه شـمـا را مـفـیـد است كه من بروم اگر من نروم آن فارقلیط نزد شـمـا نـخـواهد آمد اما اگر بروم او را نزد شما خواهم فرستاد و او چون بیاید جهانیان رابه گناه و صدق و انصاف ملزم خواهد ساخت : به گناه , زیرا كه بر من ایمان نمى آورند , به صدق زیرا كه نزد پدر خود مى روم , و شما مرا دیگر نمى بینید , به انصاف زیرا كه بر رئیس این جهان حكم جارى شده اسـت و دیـگر چیزهاى بسیار دارم كه به شما بگویم لیكن حالا نمى توانید متحمل شد , اما چون او بـیـایـد او شما را به تمامى راستى ارشاد خواهد كرد زیرا كه او از پیش خود سخن نخواهد گفت , بلكه هر آنچه مى شنوند خواهد گفت . و شما را از آینده خبر خواهد داد و مرا تمجید خواهد نمود , زیرا كه او آنچه از من است خواهد یافت و شما را خبر خواهد داد . هـر چـه از آن پـدر اسـت از مـن اسـت از این جهت گفتم كه آنچه از آن من است مى گیرد و به شما خبر مى دهد . در ایـنـجـا قراین روشنى داریم كه گواهى مى دهد مراد از فارقلیط پیامبرى است كه پس از مـسـیـح مى آید نه روح القدس :1 - نخست باید توجه كرد كه از برخى از تواریخ مسیحى استفاده مـى شـود كه پیش از اسلام در میان علما و مفسرین انجیل مسلم بود كه فارقلیط همان پیامبر مـوعـود است حتى گروهى از این مطلب سوء استفاده كرده و خود را فارقلیط موعود معرفى نموده اند . مثلا : منتسر كه مرد ریاضت كشى بود و در قرن دوم میلادى مى زیست , در سال 187در آسیاى صـغـیـر مدعى رسالت گردید و گفت : من همان فارقلیط هستم كه عیسى از آمدن او خبر داده است و گروهى از وى پیروى كردند . 2 - از آثـار و تـواریـخ مـسلم اسلامى كاملا استفاده مى شود كه سران سیاسى و روحانى جهان مسیحیت در روزهاى بعثت پیامبر اسلام صلى اللّه علیه و آله و سلم همگى درانتظار پیامبر موعود انجیل بودند , از این جهت هنگامى كه سفیر پیامبر نامه او را به زمامدار حبشه داد , پس از خواندن نـامـه رو بـه سفیر كرد و گفت : من گواهى مى دهم كه او همان پیامبرى است كه اهل كتاب در انتظارش هستند و همان طور كه حضرت موسى از نبوت حضرت مسیح خبر داده , او نیز به نبوت پیامبر آخر الزمان بشارت داده و علائم و نشانه هاى او را معین كرده است . وقتى نامه پیامبر به دست قیصر رسید و نامه را مطالعه كرد و درباره پیامبر اسلام تحقیقاتى به عمل آورد , در پاسخ نامه آن حضرت چنین نوشت : نامه شما را خواندم و از دعوت شما آگاه شدم , من مى دانستم كه پیامبرى خواهد آمد , ولى گمان مى كردم كه این پیامبر از شام برخواهد خاست ... . از این نصوص تاریخى استفاده مى شود كه آنان در انتظار پیامبرى بودند و چنین انتظارى بطور مسلم ریشه انجیلى داشته است . 3 - امـتـیـازاتـى كه حضرت مسیح براى فارقلیط قائل شده و شرایط و نتایجى كه براى آمدن او شمرده است , این مطلب را قطعى مى سازد كه منظور از فارقلیط جز پیامبر موعود نخواهد بود و ایـن عـلائم مـانـع از آن اسـت كـه آن را به روح القدس تفسیر نماییم توضیح این كه :الف - حـضرت مسیح سخن خود را چنین آغاز كرد : اگر شما مرا دوست دارید , احكام مرا نگاه دارید و من از پدرم خواهم خواست تا فارقلیط دیگرى به شما بدهد . اولا : از ایـن كـه حـضـرت مسیح مهر و محبت خود را به آنها یادآورى مى كند , حاكى است كه او احتمال مى دهد گروهى از امت او زیر بار كسى كه وى به آمدنش بشارت مى دهد ,نخواهند رفت و لذا از طریق تحریك عواطف مى خواهد آنان را به پذیرفتن او وادارسازد و اگر منظور از فارقلیط هـمـان روح الـقدس باشد , آن طور كه مفسران انجیل تصور كرده اند , در این صورت به چنین زمینه سازى احتیاج نبود . زیـرا روح الـقـدس پس از نزول آنچنان در قلوب و ارواح تاثیر مى كند كه براى كسى جاى تردید و شـك و انـكار باقى نمى ماند , ولى اگر مقصود پیامبر موعود باشد , به یك چنین زمینه سازى نیاز شدید هست ; زیرا نبى موعود جز از طریق بیان و تبلیغ درقلوب و ارواح تاثیرى و تصرفى نمى كند و روى این ملاحظه گروهى منصف به وى مى گروند و گروهى از وى رو بر مى گردانند . حضرت مسیح به این مقدار تذكر اكتفا نكرده , در آیه 29 از باب 14 در این قسمت پافشارى كرده و فرمود : الان قبل از وقوع به شما گفتم تا وقتى كه واقع گردد ایمان آورید در صورتى كه ایمان بـه روح الـقـدس , نـیـازى بـه توصیه ندارد تا چه رسد به این اندازه پافشارى ثانیا : وى فرموده فـارقـلـیط دیگرى به شما خواهد داد اگر بگوییم مقصود از آن پیامبر دیگرى است سخنى كاملا صـحـیـح خـواهد بود ولى اگر مقصود از آن روح القدس باشد , به كار بردن لفظ دیگر خالى از تكلف نخواهد بود زیرا روح القدس یكى است و دیگر معنى ندارد . ب - هر چیز من به شما گفته ام به یاد شما خواهد آورد ( 14 : 26 ) روح راستى كه از طرف پدر مى آید , درباره من شهادت خواهد داد . ( باب - 15 , جمله26 ) مى گویند روح القدس پنجاه روز پس از مصلوب گشتن عیسى بر حواریان نازل گردیده ,آیا این افراد برگزیده همه دستورات او را در این مدت كوتاه فراموش كرده بودندتا روح الـقـدس دو مرتبه به آنان تعلیم دهد ؟آیا شاگردان مسیح چه نیازى به شهادت او داشتند تا درباره مسیح شهادت دهد ولى اگر مقصود پیامبر موعود باشد هر دو جمله معناى صحیح خواهد داشـت , زیـرا امـت مـسـیـح بر اثر طول زمان و دستبرد علماى انجیل , بسیارى از دستورات او را فـرامـوش كـرده وگـروهى هم آنها را به دست فراموشى سپرده بودند و حضرت محمد صلى اللّه عـلـیه و آله و سلم همه را بازگو كرد و به نبوت حضرت عیسى علیه السلام شهادت داد و گفت : اونیز مانند من پیامبر بوده و مادر مسیح را از نسبتهاى ناروا تبرئه نمود و ساحت مقدس مسیح را از ادعاى الوهیت پیراسته ساخت . ج - اگر من نروم فارقلیط نزد شما نمى آید . ( 15 : 7 ) او آمـدن فارقلیط را مشروط به رفتن خود كرده است و اگر مقصود روح القدس باشد نزولش بر خود او و بر حواریین مشروط به رفتن او نبوده است ; زیرا به عقیده مسیحیان روح القدس بر حواریون كه حضرت مسیح خواست آنان را براى تبلیغ به اطراف بفرستد , نازل گردید . (10) بـنـابـر این , هیچ گاه نزول او مشروط به رفتن مسیح نبوده است ; ولى اگر بگوییم مقصود پـیـامبرى است صاحب شریعت - آن هم شریعت جهانى - در این صورت آمدن او مشروط به رفتن حضرت مسیح و منسوخ گشتن آیین او خواهد بود . د - اثر نزول فارقلیط سه چیز معرفى شده است : جهان را به گناه و صدق وانصاف ملزم (11) خواهد ساخت ; به گناه زیرا به من ایمان نمى آورند . ( 16 : 8 )مى دانیم طبق عقیده مسیحیان روح القدس پنجاه روز پس از مصلوب شدن عیسى برحواریون نازل گردید و هرگز آنها را ملزم به گناه و صدق و انصاف ننمود , و ازذیل آیه استفاده مى شود كه او بر منكران ظاهر گردد نه بر حواریون كه هرگز حضرت مسیح را تكذیب نمى كردند . ولـى اگـر بـگـوییم مقصود پیامبر موعود اسلام است , تمام این امتیازات در وجود شریف او جمع مى باشد . ه - فارقلیط درباره من ( مسیح ) شهادت خواهد داد . ( 15 : 26 ) شما را از آینده خبر خواهد داد و مرا تمجید خواهد نمود . ( 16 : 13 )شهادت بر حضرت مسیح حاكى است كه وى روح القدس نیست زیرا حواریون نیازى به تصدیق او نداشتند و همچنین منظور از این كه به او جلال خواهد بخشید ستایش و تعریفهایى است كـه پـیامبر موعود درباره حضرت مسیح انجام داد و آیین او را تكمیل كرد ; چه جلالى بالاتر از این دقت در قراین مى تواند ما را به حقیقتى كه محققان اسلام به آن رسیده اند رهنمون گردد , البته قراین منحصر به آنچه گفته شد نیست ; بلكه با دقت بیشتر مى توان قراین دیگرى به دست آورد . در پـایـان , مطلب قابل توجهى را كه دائره المعارف بزرگ فرانسه , جلد 23 , صفحه4174 در این بـاره دارد از نـظـر خـوانندگان مى گذرانیم : محمد موسس دین اسلام و فرستاده خدا و خاتم پـیـامبران است ; كلمه محمد به معناى بسیار حمد شده است و از ریشه مصدر حمد كه به معناى تمجید و تجلیل است مشتق گردیده . بـر حـسـب تـصـادف عـجیب , نام دیگرى كه از همان ریشه حمد است مترادف كامل لفظ محمد مـى بـاشـد و آن احـمـد اسـت كه احتمال قوى مى رود عیسویان عربستان , آن لفظرا براى تعیین فـارقلیط به كار مى بردند ; احمد یعنى بسیار ستوده شده و بسیارمجلل , ترجمه لفظ پریكلیتوس است كه اشتباها لفظ پاراكلیتوس را جاى آن گذاردند . بـه ایـن ترتیب , نویسندگان مذهبى مسلمان مكرر گوشزد كرده اند كه مراداز این لفظ , بشارت ظهور پیامبر اسلام است . قرآن مجید نیز به طور علنى در آیه شگفت انگیز سوره صف به این موضوع اشاره مى كند . (12)در تنظیم این قسمت از كتاب نفیس انیس الاعلام تالیف فخر الاسلام (عالم مسیحی مسلمان شده ) استفاده شده است . پاسخ به پرسشهاى مذهبى، مكارم شیرازى - و جعفر سبحانى 1 - سوره صف , آیه 6 . 2 - انجیل یوحنا , باب 14 : 15 - 17 كه در سال 1837 میلادى در لندن چاپ شده وبقیه جمله ها را نـیـز از هـمـیـن چاپ نقل نموده ایم.
منبع:پرسمان
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .